Saturday, June 23





ترک من چون جعد مشکین گرد کاکُل بشکند
لاله رادردل خون کند، بازار سنبل بشکند
در خرامان سرو گلبارش کند میل چمن
سرو رااز پا در اندازد، دل گل بشکند
تا هلال ابروی جانان زچشمم دور شد
اندر این ره سیلها باشد که صد پل بشکند
چون نسیم صبحگاهی پرده گل بردرد
خارغم اندر دل مجروح بلبل بشکند

3 comments:

*آساره شمس*لیلی said...

سلام به شما دوستای گلم که همیشه چه باشم وچه نباشم همراهیم میکنید
با یه سبد گل یاس و میخک اومدم به استقبالتون
خوش اومدین

Anonymous said...

سلام آساره جون
بازم ممنون از آپه قشنگت
گلایی که گذاشتی خیلی قشنگن
ممنون که به ما سر زدی
زهره هم تا اونجایی که من میدونم قرار بود با مادرش بره تهران
گفتم بگم که بدونی چرا بهت سر نزده
راستی شعرایی که میزاره از گلستانه؟؟؟؟
خوب فعلآ
موفق باشی
در پناه خودش

Anonymous said...

سلام عزیزدلم
خیلی خوشگل نوشتی.گلاتم زیباست